گمشده در زمان

متن مرتبط با «10 من انا» در سایت گمشده در زمان نوشته شده است

512 . چرا همیشه من؟!

  • از امروز نمی خوام با همه چیز کنار بیام!برای شروع؛حداقل ترین چیز این که،ما لایق این هستیم که باهامون درست رفتار بشه....منگنه به : ذهن امروز من + نوشته شده در  یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 510 . چرا کسی کات نمیده!؟

  • زندگی سینما نیست،مثل تئاتر زنده است،کات نداره،اگه خرابش کردی،نباید بقیشو ببازی،فقط می تونی،بقیشو بهتر بازی کنی....خوب منم دارم سعی می کنم بهتر بازی کنم،همین...منگنه به : هرز نوشت + نوشته شده در  دوشنبه بیست و پنجم دی ۱۴۰۲ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 502 . حرص ممنوع!

  • من تا یه جایی باید برای بعضی مسائل حرص بخورم دیگه!بعضی اتفاقات و بعضی رفتارها به خصوص در محیط کاری باعث میشه که یاد بگیری تو نباید حرص بخوری بابت اون اتفاق.مثلا تو یه وظیفه ای در یک برنامه به عهده می گیری تا جایی که وظیفه توئه سعی می کنی انجماش بدی و بقیه موارد قرار نیست روی شونه های تو باشه.درست که خوب بودن کلی برنامه باعث میشه همه موفق بشن اما وقتی خراب میشه تو مقصری و فقط تو باید جوابگو باشی چرا باید حرص بخوری واسه خوب شدن یه اتفاق!تو تا جایی که وظیفه خودت هست انجامش میدی و بقیه موارد رو می سپری به اونایی که باید انجام بدن دیگه!نمی دونم شاید نتونستم منظورم رو برسونم اما خودم نیاز داشتم ذهنم رو خالی کنم اینجا تا یادمون بمونه به اندازه ای که آدم ها واسم تب می کنن واسشون تب کنم نه بیشتر!که وقتی مثل همیشه بهمون لگد زدن دلمون نسوزه که چه کارهایی کردیم واسشون!منگنه به : هرز نوشت + نوشته شده در  سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 486 . من همونم که اگه .......

  • خوبی اینجا می دونید چیه!؟یه جوری یه پناهگاه امن و مامن امن و امان واسه من،که خیلی ها ازش خبر ندارن!خوبیش اینه که اینجا بیشتر خودمم و خودم رو کمتر سانسور می کنم و واقعی تر هستم.این یه نعمت که تو این دوره زمونه آدم کمتر خودش رو سانسور کنه!این که می گم کمتر چون واقعا همه ما بدون سانسور و خود واقعی فکر می کنم پر باشیم از چاله و چوله که وقتی ازشون حرف بزنیم خیلی ها جبهه گیری کنن در موردش.به خصوص این روزها که واقعا نمیشه حتی نظر سیاسی و خط فکریت رو با خیال راحت بازگو کنی و سریع متهم میشی به وابسته بودن به یه جناح خاص.اینجا اما همون جایی که تو راحت می تونی در مورد همه چیز حرف بزنی بدون ترس از قضاوت شدن.درست که من اینجا هم خودم رو کامل معرفی کردم و خوب با یه سرچ ساده رو اسمم خیلی ها به اینجا می رسن اما خوب خوبی اینجا اینه که حال همین الان من بوده و هیچ وقت از اینجا فرار نکردم و همیشه اینجا رو پذیرفتم و قبولش داشتم و دارم.منگنه به : هرز نوشت + نوشته شده در  یکشنبه چهارم دی ۱۴۰۱ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 479 . شرمندم خودم!!

  • از قول دادن به خودم و عمل نکرن بهش خستم!یعنی اینقدر که به خودم قول دادم و زدم زیرش در مقابل خودم سرم پایین و شرمنده خودم هستم!منگنه به : هرز نوشت + نوشته شده در  شنبه پنجم شهریور ۱۴۰۱ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 471 . من مرد تنهای شب بودم!

  • چقدر دوس دارم شب ها دیرتر به رختخواب برم و بیشتر مطالعه کنم و کار کنم!چقدر دوس دارم این کرختی و خواب آلودگی که از ساعت 11 شب میاد سراغم و نهایت تا یک شب سرپا هستم و بعد می پرم تو تابوت شبانه خودم رو تختواب،رو عقب تر بندازم و بتونم مطالعه کنم و کارهام رو پیش ببرم و ساعت 6 صبح هم هر روز رفرش و سرحال پاشم!چقدر دلم می خواد اما واقعا نمی تونم.هی می خوام ایجادش کنم و روش تمرین کنم منتها فرداش که از خواب پامیشم به خودم لعنت می فرستم که این چه کاری بود کردم و از زور خواب می میرم!یه دوستی داشتم زمان دانشجویی شب ها تا می تونست نمی خوابید و من هم باهاش پایه بودم و صبح ها هر ساعت که دلش می خواست سرحال پا میشد و همیشه ساعت دستش باتری نداشت!وقتی ازش می پرسیدی می گفت کیفیت زندگی خیلی مهم تر که اینطوری دربند کمیت و اندازه گیری بکنیمش و از لحظات شب باید نهایت لذت برد کاش الانم یکی بود که اینو مدام زیر گوشم می خوند و یه جورایی متر محرک من میشد.منگنه به : یه مورد خوب + نوشته شده در  دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۱ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 410 . شعار

  • من تو زندگیم اهل شعار دادن نیستم . ولی بعضی وقت ها برای ادامه مسیر نیاز داری به یه سری شعارها . این که برای خودت یه چیزایی رو الگو و شعار قرار بدی ., ...ادامه مطلب

  • 398 . امنیت

  • فکر می کنم اینجا تنها مامن امن و تنها غار تنهایی منه که می تونم با خیال راحت هر چی که دوس دارم توش بنویسم !! هیچ جا امنیت و احساس خوب همین وبلاگ رو نداره . باور کنید .+ نه بی انگیزم ، نه ترسیدم ! بعضی وقت ها باید بد بود ، خوب بودن مرامه !!, ...ادامه مطلب

  • 401 . امن ترین جای دنیا !!!

  • بعضی وقت ها از نفهمیدن ها پناه می بری پشت میزت و هدفون می ذاری تو گوشت و موسیقی رو تا ته زیاد می کنی تا نه صدایی بشنوی نه چیزی . بعضی وقت ها از این همه فاصله ها تو افکار آدم ها تو دنیا خندت می گیره و تو دلت اشک می ریزی !! شاید امن ترین جای دنیا بعضی وقت ها همین پشت میز محل کارت باشه ، وقتی از نفهمیدن ها و درک نشدن ها بهش پناه می بری !, ...ادامه مطلب

  • 393 . خدایا من از این مردمانت می هراسم !!

  • یعنی طرف نشسته برای حقوق یه نفر دیگه که ازش کم می کنن و بهش نمیدن طفلکی رو نقشه کشیده و می گه حالا که به اون نمیدن بیام اضافه کنن به من !!! خوب لامصب بگو بهش بدین . نه اینکه حالا که بهش نمیدن من که دارم زحمت می کشم بدن به من !! اخه این چه لقمه ای بر می داری می بری سر سفره واسه زن و بچه ات . نون رو می زنی تو خون می خوری ؟! خدایا اینا کجان ما کجا ؟ پناه بر خودت !, ...ادامه مطلب

  • 377 . متنفرم من از اول مهر

  • خداروشکر که دوباره یک مهر شد و ما نمی ریم مدرسه و دانشگاه ! این واقعا یه نعمته . این که تو کل سال دیگه تعطیلی معنا نداره و کار می کنیم خوب بده ، قبول ولی همین که 1 مهر میشه ما خیالمون راحته خودش به هم, ...ادامه مطلب

  • 341 . نظم در نامنظمی

  • روزهای عجیبی رو دارم سپری می کنم ! روزهایی که ذهنم کشش یاری داده ها رو نداره و هر لحظه مغزم در حال قاطی کردن و هنگ کردن . روزهایی که باید آرامش خودم رو بیشتر از هر چیز حفظ کنم و با یه برنامه ریزی درست و مرتب همه چیر رو به جلو ببرم . در کل دوران نامنظم و هجوم آور تمام موارد کاری و درسی و زندگانی با هم هست که باید بتونم مدیریتش کنم .  در کل نامنظمی هم دارای یه نظم هست که من باید بتونم این دوران رو هر طور شده مدیریت کنم و از پسش بر بیام ., ...ادامه مطلب

  • 291 . چشمان من

  •   شب در چشمان من است به سیاهی چشمانم نگاه کنروز در چشمان من استبه سفیدی چشمانم نگاه کنشب و روز در چشمان من استبه چشم های من نگاه کنپلک اگر فرو بندمجهانی در ظلمات فرو خواهد رفت ..............   #حسین پناهی  , ...ادامه مطلب

  • 212 . نبرد من

  • باید برای چیزهایی که دوسشون دارید و با ارزش هستن وقت بذارید وگرنه زمان منتظر هیچ کس نمی مونه !! بعضی وقت ها باید برگردیم ! برگردیم به باورهای قدیمی خودمون ! یه زمانی صبح به صبح چشمام رو باز می کردم پر بودم از حس های مثبت و ساختن ها . شاید واسه من در , ...ادامه مطلب

  • 200 . سیاهچاله های ذهن من

  • + تا حالا به آدم های سابق زندگی خودتون فکر کردید ! منظورم از آدم های سابق همون هایی هستن که یه روزی تو زندگی شما بودن و الان مدت هاست که از اون ها خبری ندارید . مثلا من امروز صبح یهو ذهنم درگیر این ماجرا شد که الان بچه های کلاس دبیرستانمون کجا هستن ؟,سیاهچاله ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها