گمشده در زمان

متن مرتبط با «شعر 12 تا گل سرخ» در سایت گمشده در زمان نوشته شده است

512 . چرا همیشه من؟!

  • از امروز نمی خوام با همه چیز کنار بیام!برای شروع؛حداقل ترین چیز این که،ما لایق این هستیم که باهامون درست رفتار بشه....منگنه به : ذهن امروز من + نوشته شده در  یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 481 . حرف بزنید تا دیر نشده!!

  • گفتن یه سری حرف ها آدم رو سبک می کنه.پس تو دلتون نگه ندارید و بریزید بیرون حرفاتون رو.والا.اونم در جواب چهارتا آدم جاسوئیجی و کوچولو.منگنه به : ذهن امروز من + نوشته شده در  چهارشنبه سی ام شهریور ۱۴۰۱ ساعت صفر   توسط میلاد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • 406. تاریخ

  • یه سال دیگه از عمرمون هم تا چند روز دیگه تموم میشه ها . میره تو زباله دان تاریخ این سال 98 تا چند روز دیگه !!!, ...ادامه مطلب

  • 394 . گلدون

  • راسته می گن بعضی ها فقط همکار و هم اتاقی تو هستن و هیچ وقت دوست تو نیستن !! من دیروز نیومدم و مرخصی بودم . یعنی سه نفر که اتفاقا خانم هم هستن یه نفرشون به گلدون روی میزم که معلومه کار چند ساعت گذشته نیست و طفلی از دیروز خشک شده و پژمرده یه لیوان آب نداده تا این بدبخت اینطوری ولو بشه !! تو فکر میکنی من دیگه برای اینا اهیمت قائل میشم ., ...ادامه مطلب

  • 334 . دوستای واقعی

  • وقتی میام و نظرات دوستای وبلاگی رو می خونم . به این نتیجه می رسم هنوز دنیا قشنگی هاش رو داره ! اصلا اونی که میاد وبلاگت هنوز خیلی بامرامه . خدا نگیره شما رو دوستای خوب مجازی اما حقیقی تر از واقعیت .......   پی نوشت : قول میدم از امروز به خاطر شماها هم که شده حالم خوب تر و خوب تر بشه ., ...ادامه مطلب

  • 219 . کتاب

  • نمی دانم چرا این موضوع عجیب و غریب را برای تِزَم برداشته‌ام؟! موضوعی که قرن‌هاست کسی به آن نگاه نکرده... و خب، این برای منی که دوست دارم در همه‌چیز اولین نفر باشم، فرصت خوبی‌ست! در واقع موضوعی را برداشته‌ام که در دنیای امروز ما، مسئله ا‌ی بسیار قدیمی و بی‌ارزش به حساب می‌آید؛ ولی خب، همیشه از شنا کردن خلاف جهت آب، لذت بیش‌تری برده‌ام تا همراه آن شدن. البته رشته‌ی من نه افسانه‌شناسی‌ست و نه افسانه‌پردازی! من پزشک هستم؛ یک‌جور «خواب -روان‌پزشک»، که کارم پژوهش درباره‌ی آن بخش از سلول‌های پشت مغز است که مسؤول به یاد آوردن در حافظه‌ی انسان‌هاست. همان‌جایی از مغز که مثل یک چاه شیشه‌ای عمیق و بی‌انتهاست و همه‌چیز از گذشته تا امروز توی آن سرازیر و تلنبار می‌شود. بعد هم یک اشاره یا جرقّه باعث می‌شود, ...ادامه مطلب

  • 212 . نبرد من

  • باید برای چیزهایی که دوسشون دارید و با ارزش هستن وقت بذارید وگرنه زمان منتظر هیچ کس نمی مونه !! بعضی وقت ها باید برگردیم ! برگردیم به باورهای قدیمی خودمون ! یه زمانی صبح به صبح چشمام رو باز می کردم پر بودم از حس های مثبت و ساختن ها . شاید واسه من در , ...ادامه مطلب

  • 100+83 . ستایش

  • بی ربط نوشت اما با ربط : نمی دونم چی شد یه پیغام تو یکی از گروه های تلگرام باعث شد به کانال آلما توکل همون خرمالوی سیاه برم . خیلی وقت بود دیگه چیزی از ایشون نمی خوندم و اون به خاطر فرق خط فکری من با ایشون بود . (چرایی این مورد بماند که باعث تکدر خاطر ایشون نشه!! ) . اما یکی از چیزهایی که تو کانال ایشون باعث شد من یهو تصمیم به نوشتن بگیرم این بود که خانم توکل با بلند کردن بیرق حمایت از زنان و دختر,ستایش ...ادامه مطلب

  • 100+74 . باید خودم رو هم بزنم تا ته نشین نشم ....

  • تو این روزهای نبودن کلی اتفاق افتاد که خیلی هاش رو دوست داشتم و دوست داشتم در موردش بنویسم و وقت نکردم و دست و دلم به نوشتن نمی رفت . شنبه 14 مرداد مطلب دوم هم تو روزنامه سایه چاپ شد و این برام دوست داشتنی بود اما تو حالی که پدرم تو بستر بیماری بود فقط یه ذره تونست خنده رو به لبم بیاره . مطلب نخستین سنگ را کسی پرتاب کند که خود شرمسار گناهی نباشد که تو پست 100+67 نوشتمش تو وبلاگم . بازم با کمک همون دو نفر قبلی سپیده ( همسرم ) و فاطمه شهبازی ( سردبیر و مجری کارشناس شبکه رادیویی سلامت ) این اتفاق برام افتاد .   + تصویر صفحه اول روزنامه   + تصویر صفحه چهارم روزنامه ( جایی که مطلب من چاپ شد )   + ,باید,خودم,بزنم,نشین,نشم ...ادامه مطلب

  • 100+67 . نخستین سنگ را کسی پرتاب کند که خود شرمسار گناهی نباشد !

  • ( مطلب یه مقدار طولانیه اما واسه اونایی که اهل مطالعه هستن فکر می کنم ارزش خوندن رو داره ) ..... بحث من اما در این جا این نیست که کدام کس از کدام سو ، درست می گوید یا نمی گوید . همه چیز به مصداق ها بستگی دارد ، کلی نمی شود قضاوت کرد . سخن من در این جا اما بر سر این است که در این سال ها ، تب تند قضا, ...ادامه مطلب

  • 100+24 . من و خدا ، دوتایی با هم ، چشم تو چشم

  • من : شربت نذری ! هندونه خنک نذری ! بستنی نذری ! شیرینی نذری ! ......از امروز تا جمعه شب جای جای این شهر پره از نذری پخش کردن هاس .به همه اینا نگاه میکنی آیا ؟خدا : ......من : پس کی ؟ کجا ؟ جواب مراد دل منو میدی ؟خدا : ......من : مراد دل من چیه ؟خدا : ......من : یه کلمه ، یه چیز !!خدا : ......من : چی, ...ادامه مطلب

  • 22 . خداحافظ تابستون

  • تابستون هم تموم شد . یه تابستون دیگه رفت تا جای خودش رو به پادشاه فصل ها بده . پاییز . پاییز رو همونطور که من خیلی دوست دارم خیلی ها ازش بدشون میاد . اما پاییز انصافا فصل بسیار بسیار قشنگیه . که اوج تصاویر و خلق منظره های زیبا در تابلو کائنات و درخت ها و منظره هاست . ولی متنفرم من از اول مهر !!! متنفر میگم متنفر می شنوید.... نه از اول مهر از روز شروع مدارس . هیچ وقت ، هیچ وقت و هرگز دوست ندارم برگردم به اون دوران سخت و طاقت فرسا . در کل خداحافظ تابستان و سلام بر پاییز ...... پ . ن : پیرو پست قبلی من هنوزم حالم بده و حال و احوالم خوب نشده !!!!, ...ادامه مطلب

  • 15 . کتاب قوانین قدرت

  •   می خواستم راجب کتاب قوانین قدرت بنویسم و شما رو ترغیب کنم به خوندنش دیدم این آقای علیرضا مجیدی نامی خیلی بهتر از من نوشته پس عینه اون رو اینجا کپی می کنم : باشد که خداوند از ما راضی باشد . حضور در یک کتابفروشی و ورق زدن کتاب‌ها، همیشه این فایده را دارد که احتمال آشنایی شما با کتاب‌ها و نویسنده‌های ناآشنا، اما خوب بسیار بالا می‌رود.امروز روی ویترین یک کتابفروشی، چشمم به کتاب قوانین قدرت افتاد، اول فکر کردم که کتاب تئوریک سیاسی باید باشد، اما وقتی که کتاب را ورق زدم متوجه شدم کتابی است بسیار جذاب و خواندنی، حاوی ترفندهایی برای زندگی، مدیریت و کار ,کتاب 15 روز تا سلامتی,کتاب 15 روز تا سلامتی جمشید خدادادی,کتاب 15 روز تا سلامتی دکتر خدادادی,کتاب 15 روز تا سلامتی دانلود,کتاب 15 روز تا سلامتی pdf,خرید کتاب 15 روز تا سلامتی,دانلود کتاب 15 گفتار شهید مطهری ...ادامه مطلب

  • 12 . شعر یا دستمال کاغذی

  • با احترام به احساس و حس تمام افراد و آدم ها باید بگم چرا این روزها شعر گفتن شده مثل دستمال کاغذی !!! هر کس یه وبلاگی و یه پیچ تلگرام و اینستاگرامی باز کرده و اسم خودش رو گذاشته شاعر !!! طرف نوشته از باران بوی نمش می ماند از تو خاطره هایت !!! زیرش زده شاعر ( اسم خودش رو نوشته ) . خوب من فدای تو بشم این شد احساس ، این شد شعر واقعا ؟ پس منم شعر میگم از امروز . اینم یه نمونه : خورشید رفت و ماه آمد ، من هم به خانه رفتم و ماه را در خانه دیدم ........ خیلی هم خوبه !! نمی فهمم ! چرا ما باید گند هر چیزی رو در بیاریم . آقا به جان خودم شعر مقدسه شاعری مقدسه . فک نکنیم هر چیزی که تو دفتر خ,شعر 12 امام,شعر 12 بهمن,شعر 12 امام برای کودکان,شعر 12 تا گل سرخ,شعر 12 امام کودکانه,شعردرمورد 12 بهمن,شعر 12 بند محتشم,شعر 12 امام برای بچه ها,دانلود شعر 12 امام برای کودکان,دانلود شعر 12 امام ...ادامه مطلب

  • 5 . افتادن یه مرد !!

  • نمی دونم تصویر محمد بنا بیرون سال کشتی مسابقات المپیک رو دیدیدن یا نه !!! هر چی هست و بود دل  آدم به درد میاد وقتی می بینه یه مرد با اون ابهت و شخصیت این طوری به خاک می افته . لعنت به ما مردم که این روز رو برای کسی درست نکنیم . فک میکنی محمد بنا داره از دست کشتی و کشتی گیرهاش اشک می ریزه !! نه داره از دست ما مردمان نامهربون و فراموش کار و ناسپاس اشک می ریزه !! که خیلی زود و خیلی زودتر از اون چیزی که فکرش رو بکنیم خوبی ها رو فراموش می کنیم .....ما مردمان فراموشکاری هستیم که همیشه محکومیم به شکست چون قدر آدم های امثال بنا رو با چارتا مدال تو مسابقه می دونیم نه شخصیت و,عقب افتادن 5 روزه,5 روز عقب افتادن پریود ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها