237 . کله پاچه !!!

ساخت وبلاگ


من کارم یه چیزه و عنوان شغلیم یه چیز دیگه . خیلی ها که مثل من تو سازمان کار می کنن یه عنوان شغلی متفاوت دارن با کاری که انجام می دن . تا اینجا یه امر عادیه و گله ای نیست !
اما این وقتی سخت میشه که بدونی بر اساس عنوان شغلیت باید بری مصاحبه های کاری و بعضی وقت ها مثل الان من با توجه به رده شغلیت سنجیده میشه تو سیستم اداری معاونت . الان مثلا خبر دادن یه موردی به خاطر عنوان شغلی که دارم به من تعلق نمی گیره !! یه چیزی که به پول و درآمد ربط داره . ماهانه من از داشتن اون محروم شدن در حالی که الان هم دارم لیست برآورد بچه ها رو می زنم این موضع رو فهمیدم ! می دونی یه حس کرختی به آدم دست می ده . داره جلوی چشمات با اعداد بازی می کنی و برای بعضی ها باید یه مبلغ هایی رو بزنی تو لیست و خودت این طوری !! مخت گرم میشه و دستات سرد میشه اما احساس می کنی دستات داغه داغ هستن . و جالب تر اینکه بازم دلت نمیا د و اعداد و رقم های بچه ها رو به بالا گرد می کنی . چی بگم . فقط با گوشه دندون هام که این روزها اونا هم هی بازی در میارن و درد می گیرن گوشه تویی لپم رو هی گاز می گیرم و دم نمی زنم . یه جوری عادت شده این دم نزدن و خود خوری کردن ها واسه من خیلی جاها ...........


منگنه به : ذهن امروز من
+نوشته شده در  سه شنبه سوم بهمن ۱۳۹۶ ساعت صفر   توسط میلاد  | 

گمشده در زمان...
ما را در سایت گمشده در زمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : milad1986a بازدید : 197 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 13:16